نقش فناوری های نوین ارتباطی در عملیات روانی

چکیده

منحنی تحولات تاریخی عملیات روانی در طی قرون عمدتاً تابعی از تحولات ابزار عملیات روانی بودهاست. بررسی تاریخی سیر تحول اندیشه نظامی بیانگر این است که عامل تعیین کننده مقاطع مختلف ادوار عملیات روانی با تغییر و تحول در ابزارهای این علم شناخته می شود؛ برای نمونه در نخستین سدههای میلادی و پیش از آن به کارگیری ابزارهای سادهای همچون طبل، شیپور، آتش و … از جمله ابزار عملیات روانی بود. تغییر ابزارها، استراتژی دیرین عملیات روانی را، که تسلط بر رفتار و روش تفکر جمعیت آماج است، تغییر نداده ؛ بلکه صرفاً در دورههای مختلف ابزارها، روشهای تاکتیکی و عملیاتی را دگرگون ساختهاست. این تغییر اساسی از زمان ظهور تلویزیون، ماهواره، اینترنت و … به اوج خود رسید. در این مقاله، روند شکل گیری ابزارهای عملیات روانی و سیر تحول آنها از گذشته تا کنون مورد بحث و بررسی قرار خواهد گرفت.
جنگ نرم، عملیات روانی، جنگ سایبری

جنگ نرم، عملیات روانی، جنگ سایبری

واژگان کلیدی: ابزارهای عملیات روانی، عملیات روانی، قدرت نرم، فناوریهای ارتباطی- اطلاعاتی، رسانه های جمعی، رسانه های نوشتاری.
مقدمه

در تاریخ عملیات روانی، نوشتار به عنوان وسیله ای اثر گذار و به عنوان یکی از مهمترین فناوریهای ارتباطی گذشته مورد استفاده قرار میگرفت. در قرن شانزدهم میلادی و با ظهور صنعت چاپ، استفاده از اطلاعات در عملیات روانی کاملاً متحول شد؛ در نتیجه در نقش نوشتار، که اینک عمومیت یافته بود، پررنگتر شد. در این برهه بویژه در دورههای اخیر استفاده از کتاب و نشریات در میدان جنگ، جهت تضعیف روحیه طرف مقابل بسیار رواج یافت. تحول عمدهای که در استفاده از وسایل ارتباطی- اطلاعاتی در عملیات روانی صورت گرفت، بهرهبرداری از رسانههای الکترونیکی است که با اختراع رادیو (حدود یک قرن پیش) وارد مرحله جدیدی شد.

آلمان در جنگ جهانی دوم از رادیو به منظور پیشبرد اهداف خود در عملیات روانی و بهره برداری از آن علیه کشورهای مورد هجوم استفاده فراوانی برد؛ چنانکه اصطلاح رادیو سری یا آنچه اغلب «رادیو سیاه» نامیده میشود از جنگ جهانی دوم رایج شد. در آن زمان آلمانها پس از اشغال کشورهای مورد هجوم از ایستگاههای رادیویی آن کشورها برای فریفتن دشمنان خود استفاده میبردند اما پس از ان امریکاییها در بهره گیری از این گونه ایستگاهها از دیگران پیش گرفتند. آنها در کشورهای آماج خود، پیش از تهاجم، بعد و یا هنگام اشغال از فرستندههای سیار استفاده میکردند؛ اما اغلب عناوینی که برای رادیو سیار خود برمیگزیدند، نام رادیوهای کشورهای مورد آماج بود. برای نمونه، آنها در جنگ ویتنام رادیوی سیار خود را رادیو «ویتنام آزاد» نام نهادند. شواهد مربوط به یک دهه جنگ ویتنام، بیانگر موفقیت رادیو سری امریکاییها در رسیدن به برخی اهداف تاکتیکی و عملیاتی در ویتنام است.

طی دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ با فراگیر شدن تلویزیون، استفاده از این وسیله در عملیات روانی نیز شیوع پیدا کرد. امریکاییها در این زمان با پوشش خبری جنگ از طریق تصاویر تلویزیونی، نتیجه معکوس گرفتند. افکار عمومی با دیدن صحنههای نبرد علیه جنگ موضع گرفت و حمایت خود را از دولت کاهش دادند. در نتیجه امریکا در جنگ شکست خورد. در جریان جنگ سرد نیز عملیات روانی در بین دو اردوگاه از طریق رسانههای الکترونیکی (رادیو و تلویزیون) جریان داشت. رادیو اروپای آزاد در تحریک افکار عمومی کشورهای اروپای شرقی و فروپاشی نظامهای کمونیستی این کشورها نقش مؤثری ایفا کرد.

استفاده از رسانه ها در طول جنگهای محدود در دهه ۸۰ توسط امریکا پیگیری شد. نقطه اوج استفاده از فناوریهای ارتباطی– اطلاعاتی در عملیات روانی در جنگ خلیج فارس (سال ۱۹۹۱) صورت گرفت. تغییرات فناورانه همزمانسازی وقوع یک رویداد و گزارش آن در پخش تلویزیونی، پیدایش سرویس خبری ۲۴ ساعته تلویزیون جهانی و شبکههای خبری کابلی، جنگ خلیج فارس را به حادثهای رسانهای، آن هم درمقیاس وسیع و با پوشش تقریباً گسترده و سریع مبدل ساخت.

در جنگ امریکا علیه افغانستان و سپس جنگ ۲۰۰۳ و اشغال عراق توسط امریکا وسایل ارتباط جمعی نقش مهم و تأثیر گذاری بر افکار عمومی جهان داشت. اهمیت موضوع را میتوان در چگونگی گزارش اخبار و اطلاعات مربوط به فجایع انسانی دریافت؛ چرا که در طول حملات نیروهای متحد و مخالفتهای مردمی بیشتر نقاط دنیا با جنگ، نیروهای متحد با سانسور اخبار و اطلاعات مروبط به جنگ بخوبی نشان دادند که در وضعیت جنگی نیز میخواهند تمامی دستگاههای خبری و رسانهها در خدمت منافع آنان قرار گیرد. طی جنگ اخیر، فناوریهای ارتباطی- اطلاعاتی جدید، نقش بسزایی را در عملیات روانی ایفا کرد. در این جنگ استفاده از تلویزیون ماهوارهای و اینترنت (فرستادن ایمیلهای تهدید آمیز) در کنار رادیو و سایر رسانهها سنتی، مورد توجه امریکاییها قرار گرفت.

انقلاب فناوریهای ارتباطی –اطلاعاتی بویژه پیدایش رسانههای الکترونیکی جدید، تمام شئون زندگی انسانها را متأثر نموده است. امروزه وسایل ارتباط جمعی از طریق انتقال اطلاعات و مبادله افکار عمومی جهان بازی میکنند. براین اساس میتوان گفت که انسانها اکنون محصور ارتباطات و اطلاعاتی هستند که از طریق وسایل گوناگون، ذهن آنها را در راستای اهداف از پیش تعیین شده خود حرکت میدهند.

فناوریهای ارتباطی- اطلاعاتی در حوزه عملیات روانی نیز کاربرد فراوانی یافتهاست. در واقع عملیات روانی و یا به تعبیر دیگر تأثیر و نفوذ در افکار و رفتار سایر دولتها و ملل، که کارگزاران

آن را در جهت اهداف و مقاصد خود پیریزی میکنند، امروزه از طریق فناوریهای ارتباطی- اطلاعاتی بویژه رسانههای نوین رو به گسترش نهاده است. این فناوریها، شیوههای عملیات روانی را متحول، و ساز و کارهای عملیات روانی را وارد مرحله جدیدی کرده است. این نوشتار سعی دارد، نقش فناوریهای جدید ارتباطی و اطلاعاتی را در عملیات روانی مورد بررسی قرار دهد، کرده است. بدین منظور، پس از تعریف عملیاتی مفاهیم اصلی، مختصری از پیشینه وسایل ارتباطی – اطلاعاتی در عملیات روانی ذکر، و در نهایت تأثیر این فناوری در عملیات روانی با ذکر چند نمونه بیان و بررسی میشود.
مفهوم ارتباطات

به تعبیر ادومین امری، ارتباطات در معنای عام یعنی فن انتقال اطلاعات، افکار و رفتارهای انسانی از یک شخص به شخص دیگر (ساریخانی-۱۳۷۸-ص ۱۹). چارلز کولی نیز ارتباطات را ساز و کاری میداند که از خلال آن روابط انسانها برقرار می شود و گسترش مییابد. بنابراین ارتباط، انتقال پیام به دیگری و اساس شکلگیری جامعه انسانی است که ماهیت جوامع فعلی

بر پایه آن تعریف میشود. روابط انسان براساس ارتباط پدید میآید و تمامی مظاهر فکری و ابزار انتقال آن در مکان و زمان بر پایه این سازوکار توسعه مییابد (همان، ص ۲۰). میکی اسمیت نیز به طور مفید و مختصر ارتباطات را این گونه تعریف میکند: فرایند انتقال اطلاعات، احساسها، حافظه و افکار در میان مردم. به طورکلی ارتباطات در برگیرنده روند مبادله اطلاعات به مفهوم عام و یا به عبارتی به مثابه پیوند و اجتماع ابزارها و روشها به منظور انتقال اطلاعات تلقی میشود

(محسنیان راد،۱۳۶۱، ص ۶).
تحول مفهوم اطلاعات

پس از انقلاب صنعتی و رشد روز افزون فناوری، حوزه عملکرد و مفهوم ارتباطات نیز متنوع شد؛ چنانکه در پایان قرن بیستم، انقلاب سوم فناوری در حوزه ارتباطات و کیفیت اطلاعات گسترده قابل دسترس ، آنهم به شیوهای انقلابی و بیسابقه، زمینه ساز ظهور رسانههای الکترونیکی در سطح جهانی شد. به دلیل پیشرفتهای فنی ارتباطات و افزایش فرصتها برای تعامل اطلاعات، کالاها و اندیشهها بیشتر ، سریعتر و با هزینه کمتر مبادله میشود. بنابراین توانمندیهای مردم برای برقراری ارتباطات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی گسترش یافته است.

از آنجا که جوهره اصلی تمدن و فرهنگ در عرصه حاضر، ترکیبی از فناوری، نظامهای ارتباطی جهانی، همراه با تولید، انتقال و پردازش اطلاعات است، انقلاب ارتباطاتی دگرگونیهای عمیق و گستردهای را در زندگی انسانها ایجاد کرده است (اخوان زنجانی،۳۸۱، ص ۱۱۹). به اعتقاد مانوئل کاستلز، در عصر ارتباطات، فاصله زمانی و مکانی به واسطه گستردگی و پیچیدگی ابزارهای اطلاعرسانی محو شده و نظم طبیعی دوران قدیم یا چارچوبهای مکانیکی جهان صنعتی به یمن دانش اطلاعاتی از بین رفته است؛ حضور در مکان معنای تازهای به خود گرفته است که میتواند تعیین کننده ارتباط شخص با جامعه شبکهای و یا طرد و حذف او از این مکان فراگیر و در عین حال انحصاری باشد که با محوریت رسانه- اطلاعات صورت میگیرد (عقیلیان و خاکباز،۱۳۸۰، ص۱۶)؛ زیرا جهان جدید به صورت شبکه در آمده؛ شبکه تنومندی که بافت اصلی و تار و پود آن را اطلاعات و نظام ارتباطات تشکیل میدهد. بنابراین تغییر مفهوم اطلاعات را باید در درون زندگی معاصر، یعنی گذر انسانها از سادگی به پیچیدگی ارزیابی کرد که بیتردید این امر نیز تحت تأثیر مستقیم فناوریهای ارتباطی- اطلاعاتی صورت گرفته است.
فناوریهای ارتباطی- اطلاعاتی نوین

انقلاب کنونی در فناوری ارتباطی- اطلاعاتی، روابط انسانی را به سطح جدید و پیچیدهای ارتقا داده است. فناوری ارتباطی- اطلاعاتی نوین، مهمترین نیروی پویا در پیشبرد فرایند جهانی شدن و دگرگونیهای جاری در فعالیتهای انسانی است بویژه شبکه های الکترونیک که به نوعی زیرساخت اصلی جهانی شدن به شمار می رود؛ بنابراین استدلال دیوید هلد و آنتونی مک گرو و بسیاری دیگر از پژوهشگران جهانی شدن، این فناوریها مهمترین عناصر تعیین کننده شاکله جهانی شدن است.

همانطورکه اشاره شد، انقلابی که حول فناوری ارتباطی – اطلاعاتی به وقوع پیوسته، زمینه ساز تغییر پارادایم فناوری، از فناوری صنعتی به فناوری اطلاعاتی شده؛ به طوری که امروزه میزان برخورداری کشورها از اطلاعات و فناوریهای ارتباطی مبین مقدار قدرت آنها در عرصه بین المللی است (صدوقی،۱۳۸۰، ص۳۱). از این رو میتوان اذعان داشت که فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی، منبع قدرت ملی و شاید بهعنوان مهمترین ابزار قدرت کشورها مطرح شدهاست.

در تعریفی که از فناوریهای ارتباطی- اطلاعاتی شده است، آن را مجموعهای از ماشینها، یعنی کامپیوترها، تلفنها، دادهپردازها، روباتها، ماهوارهها، تلویزیونهای کابلی و غیره دانستهاند که از طریق نرمافزار، فعال میشوند. مانوئل کاستلز نیز فناوریهای ارتباطی- اطلاعاتی را مجموعهای همگرا از فناوریها و میکرو الکترونیکها، کامپیوتینگها (شامل ماشینها و نرمافزارها) ارتباطات راهدور، مخابره و پخش الکترونیکهای نوری میداند(همان، ص۵۴).
مفهوم عملیات روانی

اندیشمندان، دید گاههای متفاوتی درباره عملیات روانی دارند. به همین دلیل ارائه تعریفی مشخص و یا حدی معین برای این عملیات، سادهنیست. برخی معنای عملیات روانی را به فعالیتهایی محدود میکنند؛ که به طور مشخص در قلمرو و صلاحیت نیروهای مسلح قرار دارد. بنابراین آن را تلاشی میدانند که بیشتر بر تبلیغ برای مخاطبان خاص و پشتیبانی ار مأموریتهای نظامی معین، متمرکز است. یکی از تعاریف اولیه عملیات روانی در دهه ۱۹۵۰ از سوی وزارت دفاع امریکا ارائه شد. آنها استفاده اصولی از تبلیغات و فعالیتهای ارتباطی توسط دولت یا مجموعهای از دولتها به منظور تأثیرگذاری بر دیدگاهها، احساسات، موضعگیریها، رفتار گروههای دوست، دشمن و یا بیطرفی در راستای تحقق سیاستهای دولت یا دولتهای مزبور و اهداف آنها را عملیات روانی نامیدند (صلاحنصر،۱۳۸۰، ص۱۴). پل لاینبرگر در کتاب جنگ روانی، این مفهوم را در معنای محدود آن تعریف میکند. وی بر این باور است که عملیات روانی استفاده از تبلیغات بر ضد دشمن، همراه با اقدامات عملی است که دارای ماهیت نظامی، اقتصادی یا سیاسی است؛ اما تلقی وی از معنی وسیع عملیات روانی کاربرد برخی قسمتهای روان شناسی ، به منظور کمک به کوششهایی است که در عرصه امور سیاسی، اقتصادی و نظامی صورت میگیرد.

برخی دیگر بر این باورند که عملیات روانی مجموعه اقداماتی است که یک کشور برای اثرگذاری و نفوذ بر عقاید و رفتار دولت و ملت سایر کشورها در جهت مطلوب با ابزارهای غیر از ابزار نظامی، سیاسی و اقتصادی انجام میدهد. طرفداران این نگرش، اغلب بر این باورند که تبلیغات جزء اصلی و اساسی عملیات روانی است، اما تمام آن را شامل نمیشود. اصطلاحات مترادف فراوانی به جای عملیات روانی به کار رفته است که صلاح نصر در کتاب معروف خود، جنگ روانی به هیجده عنوان اشاره میکند که در این نوشتار دو عنوان از مشهورترین آنها معرفی میشود: اصطلاح جنگ سیاسی را نخستین بار انگلیسیها در خلال جنگ جهانی دوم مورد استفاده قرار دادند. یک روزنامه رسمی انگلیسی، مفهوم جنگ سیاسی را این گونه تعریف میکند جنگ سیاسی یکی از اشکال نزاع بین دولتهاست که هر یک از طرفهای درگیر، سعی دارند با استفاده از شیوههای غیرمسلحانه، اراده خود را بر دیگری تحمیل کنند. بنابر این سلاح عمده در جنگ سیاسی، فعالیت مشترک دیپلماسی و تبلیغات است.

بعدها این اصطلاح در محافل علمی امریکایی نیز بهکار گرفته شد. هدف اساسی جنگ سیاسی، تخریب، تضعیف و در صورت امکان از بین بردن دشمن با مانورهای سیاسی، فشار اقتصادی و دادن اطلاعات درست و یا نادرست ، تحریک، ارعاب، خرابکاری، ایجاد ترس و وحشت و محروم ساختن دشمن از دوستان و حامیان وی است.

اصطلاح دیگری، که جایگزین جنگ روانی شده و امروزه کاربرد وسیعی یافته، اصطلاح عملیات روانی است که عبارت است از: عملیات مدون برای ارسال اطلاعات و اخبار گزینش شده به مخاطبان، برای تأثیر بر هیجانات، انگیزهها، شیوهاستدلال و در نهایت رفتار دولتها، سازمانها، گروهها، و افراد آماج (الیاسی،۱۳۸۲، ص۲۳۸).

به گفته گلن هدف اصلی عملیات روانی، تغییر نگرشها و رفتار آماجها در راستای اهداف و مقاصد کارگزاران عملیات روانی است. او اصول عملیات روانی را چنین تعریف میکند تهیه یک پیام براساس آنچه واقعیت پنداشته میشود و یا انتخاب و تهیه پیامی که موجب شکلگیری برداشت مثبت در مخاطبان آماج میشود.

دو دهه پس از جنگ جهانی دوم، دکترینهای عملیات روانی در مورد ماهیت ، کاربرد و نقش آن در روابط بینالمللی مدرن در امریکا و اروپا به سوی اجماع نظر حرکت کردند. بدین ترتیب، صاحبنظران پذیرفتند که مفهوم اساسی عملیات روانی، دستکاری عقاید از طریق به کارگیری یک یا چند رسانه ارتباطی و یا به تعبیری، ناتوان کردن دشمن برای عمل و عکسالعمل است.

براساس آنچه ذکر شد، عملیات روانی از جمله جدیدترین سلاحهای جنگی معاصر علیه فکر، عقیده، شجاعت، اطمینان و میل به جنگیدن به شمار می آید. شایان ذکر است که عملیات روانی، جنگ به معنای سنتی آن نیست؛ بلکه وسیله ای است که به تحقق راهبرد ملی کشور، چه در هنگام صلح و چه در هنگام جنگ، کمک میکند. در این نبرد، تمامی امکانات کشور از جمله تواناییهای سیاسی، اقتصادی، نظامی و سایر نیروهایی به کار گرفته میشوند. که تعامل آنها با یکدیگر موجودیت جامعه و شکل آن را تعیین میکنند. اهداف و مقاصد عملیات روانی بیشتر از طریق فناوریهای ارتباطی–اطلاعاتی بویژه رسانهها قابل حصول است. این اهداف عبارت است از بین بردن امید مخاطبان و یا جناح مقابل؛ ایجاد بیاعتمادی به رهبران جناح مقابل؛ ایجاد شکاف بین جامعه مخاطب.

عصر حاضر در پرتو دانش و فناوری، شاهد تحولات بیشماری است که گسترش امکانات ارتباطی در رأس آنها قرار دارد. در چنین موقعیت زمانی، اینترنت، ماهوارهها و رسانههای گوناگون با انتقال اطلاعات همزمان، معلومات و مبادله افکار و عقاید در تحولات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی نقش زیادی دارند (رفیعی،۱۳۸۲، ص۱۳). پیشرفت فناوری و در راستای آن توسعه وسایل ارتباطی– اطلاعاتی ، که با مردم رابطه مستقیم دارد و بر افکار عمومی مؤثراست، بیانگر اهمیت آن در تمامی ابعاد جامعه جهانی است. به قول کارشناسان ارتباطات، قرن حاضر، عصر تبادل اطلاعات است. بنابراین امروزه کشورها برای دستیابی به اهداف و منافع خود در سایر نقاط جهان از این فناوریها بهرههای فراوان میبرند؛ از جمله مواردی که این فناوریها به کار گرفته میشود، عملیات روانی است.
فناوریهای ارتباطی- اطلاعاتی به مثابه قدرت نرم

انقلاب اطلاعاتی- ارتباطی، عرصه دگرگونی فناوری است که سبب بروز تحولی عمده در ساختار قدرت شده است و ارکان سه گانه انقلاب صنعتی را، که شامل حاکمیت ملی، اقتصاد ملی و قدرت نظامی و استراتژیک بود، تغییر داده است. رابرت کوهین و جوزف نای معتقدند که انقلاب اطلاعاتی و ارتباطی به عنوان پدیده ای ملموس، فراگیر و اثرگذار بر منابع قدرت تأثیر بسزایی می گذارد؛ چنانکه در قرن ۲۱، احتمالاً فناوریهای اطلاعاتی- ارتباطی مهمترین منبع قدرت شناخته خواهد شد. قدرت نرم افزاری به گونهای محسوس در اقناع فرهنگ از طریق برنامه های تلویزیونی اثرگذار است و تردیدی نیست که سازوکارهای فناوری های ارتباطی اطلاعاتی، همچون ماهواره و پرتو امواج نامرئی شبکه های الکترونیکی جهانی، تار و پودهای قدرت تمدنهای آینده را تشکیل خواهد داد. بنابراین در عصر انقلاب اطلاعاتی ارتباطی، دسترسی به قدرت فناوری اطلاعاتی، اصلی ترین ابزار برخورداری از قدرت نرم و آرام یا قدرت معنوی در مقابل قدرت سخت و خشن و یا قدرت مادی است. شایان ذکر است که عملکرد قدرت سخت و خشن برای اجبار دیگران به انجام دادن کاری از طریق بکارگیری تهدیدات یا امتیازات استوار است در حالی که قدرت نرم و آرام از طریق جذب و متقاعد کردن دیگران به پیروی و پذیرفتن ارزشها، اصول، قواعد و نمادهای قدرت یاد شده به اهداف ملی و بین المللی خود میرسد.

بر اساس آنچه ذکر شد با ظهور و گسترش روزافزون انقلاب اطلاعاتی ارتباطی، طبیعت سیاستها و الگوهای اعمال قدرت، متحول، و ضرورت توسعه شیوه های الکترونیک و رایانه ای بر همگان آشکار شده است؛ چراکه استفاده کنندگان را قادر می سازد تا بتوانند به بهترین شکل بهره کافی ببرند. تحولات شگرفی که در فناوری های ارتباطی- اطلاعاتی رخ داده نظیر انفجار اطلاعات و انقلاب اطلاعات و تأثیراتی که رسانه ها در شکل گیری افکار عمومی جهانی داشتهاند (بویژه پس از توسعه فناوریهای عظیم ارتباطی) در کنار پیدایش جامعه اطلاعات دیگر اموری عادی به نظر میرسد و به بحث و گفتگوی بیشتر نیازی ندارد. شبکه های رایانهای، ماهوارهها، تلویزیونهای جهانی بسیاری از مفروضات و اصول پیشین قدرت را به چالش طلبیده اند و چنان جغرافیای جدیدی از مناسبات قدرت را در سطح جهان پدید آورده اند که تا بیست سال پیش حتی تصورش هم غیرممکن بود (هیبلزگری، تقاء،۱۳۸۱، ص۴۸). جغرافیای جدید، جغرافیایی است مجازی و بنمایه مقاومت های سیاسی و فرهنگی که ناگزیر باید در همین فضای الکترونیکی عرض اندام کند. امروزه اهمیت فناوریهای ارتباطی اطلاعاتی بویژه رسانه های نوین از کارویژه خاص خود به عنوان کانالهایی نشأت می گیرد که سیاستمداران و دولتمردان از طریق آنها می کوشند مخاطبان آن سوی مرزها را تحت تأثیر قرار دهند؛ چراکه رسانه ها ابزار مناسب قدرت نرم به شمار می روند که از توانایی لازم و مؤثری برای نفوذ در افکار عمومی آن سوی مرزها برخوردارند. این ویژگی وسایل ارتباطی- اطلاعاتی جدید، زمینه ساز به کارگیری گسترده و روز افزون عملیات روانی و اقناع افکار عمومی کشورهای هدف (آماج) شده است (خرازی،۱۳۸۲، ص۲۶۴).
اثرگذاری فناوریهای ارتباطی اطلاعاتی در عملیات روانی – بررسی موردی
psyop.ir

در این بخش از مقاله به منظور تشریح تأثیر فناوریهای ارتباطی اطلاعاتی در عملیات روانی به چند مثال عینی در این زمینه اشاره می شود. ناتوانی شوروی بویژه در زمان گورباچف در جلوگیری از گسترش اطلاعات و دانش در میان شهروندان نظام و سایر اجزا و بخشهای دولتهای کمونیستی شرقی انجامید. در پی این رویداد تشکیل احزاب سیاسی جدید از سوی رسانه های اطلاعاتی غربی تشویق، و به یمن فناوریهای اطلاعاتی، موج تحولات و تغییرات آرام و غیرخشونت آمیز مردم و نیروهای اصلاح طلب این کشورها به طور کاملاً گسترده ای هدایت شد. این گونه فناوریها توانست توانایی رهبران مخالف را در سازماندهی و جلب حمایت از آنها تقویت کند به طوری که از طریق فرستادن تصاویر تلویزیونی در سراسر جهان، توانایی و راهکارهای رهبری حکومتهای موجود در این کشورها را تضعیف کردند بویژه با پخش تصاویر عملیات رهبران مخالف و مردم و عملیات کشورهای غربی در حمایت از این گونه مخالفتها به اهداف خود نزدیکتر شدند (پوراحمدی،۱۳۸۲، ص۵۶). چنانکه مشاهده می شود به دنبال عدم بهره مندی اتحاد شوروی از رشد و توسعه و دستاوردهای انقلاب اطلاعاتی ارتباطی، حتی از توان عظیم نظامی خود نیز نتوانست استفاده کند.

در واقع، غرب در فروریختن دیوار برلین از وجود دستگاه های اطلاعرسانی بینالمللی، تلویزیونی و فاکس متأثر شده است. در پراک به سال ۱۹۸۸ تظاهرات کنندگان و معترضان به حاکمیت کمونیستها در مقابل دروبینهای شبکه تلویزیونی سیانان راه می رفتند و در اعتراض به پلیس ضد شورش چکسلواکی شعار می دادند: «جهان شما را می بیند». مردم دیگر کشورهای اروپای شرقی نیز حرکت ضد کمونیستی و تلاش در این جهت را از طریق شبکه های اطلاع رسانی جهانی تماشا می کردند. بدین ترتیب جدیت و شجاعت و اعتراض در میان آنها نیز تقویت میگردید (همان، ص۶۰).

در جنگ خلیج فارس نیز تغییرات فناورانه (همزمانسازی وقوع یک رویداد و گزارش آن در پخش تلویزیونی) پوشش خبری ۲۴ ساعته تلویزیونی و شبکه خبری کابلی سی.ان.ان از جنگ خلیجفارس، زمینه بروز حادثهای رسانهای را در مقیاسی وسیع و با پوششی تقریباً گسترده فراهم آورد. جنگ خلیج فارس پیروزی تصویر بر واقعیت و منطق را به نمایش گذاشت. در آن جنگ، فناوریهای نوین ارتباطی این امکان را فراهم کرد که واژهها و تصاویر در زمان مناسب برای صدها میلیون نفر در سراسر جهان مخابره شود. تصویر آن چنان بیننده را محصور خود میکند که گویی ما خود شاهد آن بودهایم؛ انگارههایی که که بدین منظور برنامه ریزی شدهبود تا حس پیروزی را به مخاطب القا کند و یا نتیجهای به دست آید که واقعیت و منطق نمی توانست به آن دست پیدا کند.

در جنگ ۲۰۰۳ امریکا با عراق نقش فناوریهای نوین اطلاعاتی ارتباطی در ایجاد عملیات روانی علیه رژیم صدام وارد مرحله ای جدید با ابعادی گسترده تر شد. رسانه های غربی، قبل از حمله امریکا به عراق طی برنامه ریزی هماهنگی، عملیات روانی همه جانبه ای را علیه این رژیم به راه انداختنه و افکار عمومی جهان را بر ضد این کشور تحریک کردند. هنگام جنگ نیز رسانه های غربی، اخبار یکسویه ای از وقایع جنگ ارائه کردند و به القا پیروزی سریع و قاطعانه نیروهای ائتلاف می پرداختند.

نیروهای ائتلاف علاوه بر تأسیس رادیو در عراق از اینترنت نیز با هزینه بسیار کم و تجهیزات کم حجمی چون «وبکم» و «لبتاپ»، که امکان ارائه گزارش از خط مقدم را برای شبکه های خبری فراهم می کرد، استفاده های زیادی کردند. فناوریهای ماهواره ای و رایانه ای فضای سایبرناتیکی خاصی را به وجود آورد به طوری که برای خانواده هایی که به تلویزیون و رایانه دسترسی داشتند، مرز بین واقعیت و مجاز درهم ریخته بود. آنها با فرستادن تصاویر مستقیم جنگ، احساس حضور در صحنه نبرد را به مردم القا ، و آنها را در نبرد علیه دشمن با خود همراه مینمودند. (مسعودی، ۱۳۸۲، ص۱۳۸)

در حمله نظامی سال ۲۰۰۳، نیروهای ائتلاف علیه عراق پست الکترونیکی به نظامیان بلندپایه عراقی و تحریک آنان به نافرمانی علیه دستورات نظامی از موارد دیگر استفاده از اینترنت در عملیات روانی بود. هم چنان اشاره شد، طی دو جنگ امریکا علیه عراق در سالهای (۱۹۹۱) و (۲۰۰۳) وسایل ارتباط جمعی امریکا برای فریب و اغوای مخاطبان، جنگ نظامی را به عرصه جنگ رسانهای کشاندند. در این نبرد تبلیغاتی، استفاده ازروشهای تصویرسازی رسانهای و دور کردن ذهن مخاطبان از واقعیت جنگ مورد توجه واقع شد، بویژه در جنگ دوم که این مورد پیشرفتهتر و تکاملیافتهتر بود. نیروهای ائتلاف برای تخریب روحیه دشمن و القای شکست به آنها و هم چنین معرفی خود به عنوان ناجی عراقیها از شر دیکتاتوری حاکم از فناوریهای ارتباطی- اطلاعاتی جدید بهرههای فراوان بردند، در واقع، اثر بخشی این فناوریها در عملیات روانی علیه دشمن آزمایش شد.
نتیجه گیری

رسانه ها علی رغم کارکرد مثبتی که در ایجاد عملیات روانی علیه دشمن و همگرایی افکار عمومی داخلی دارند، می توانند در این زمینه نیز کارکردی منفی از خود برجای گذارند. رسانه ها با پخش اخبار و تصاویر در خصوص خسارتهای جنگ و آمار مجروحان و کشته شدگان در تضعیف روحیه مردم مؤثرند. برای نمونه به دنبال افشای رسانه های همگانی جهانی در مورد به کارگیری سلاحهای حامل اورانیوم ضعیف شده از سوی اعضای ناتو، بویژه ایالات متحده امریکا در جریان بمباران مواضع صرب ها در کوزو موجی از خشم و نفرت نسبت به استراتژیهای ضد انسانی واشنگتن در سراسر جهان، حتی در کشورهای اروپایی ایجاد شد.

همچنین در جریان حمله امریکا به ویتنام، گزارشگران امریکایی از بی نظمی و ناهماهنگی نظامی این کشور گزارشهای متعددی تهیه کردند فرستادند که در مخالفت افکار عمومی با این جنگ سهم عمده ای داشت. رهبران ایالات متحده این مسئله را یکی از دلایل شکست در ویتنام دانستند. در جنگ خلیج فارس نیز کاخ سفید برای حفظ پشتیبانی و حمایت مردم امریکا درصدد بود تا از طریق رسانه ها به افکار عمومی القا کند که جنگی بدون خونریزی در جریان است. از این رو، پنتاگون در جریان جنگ خلیج فارس (۱۹۹۱) نه تنها برای ساماندهی جریان اطلاعات بلکه برای محدود کردن دسترسی عکاسان، گزارشگران و خبرنگاران به صحنه نبرد و نیروهای نظامی، تلاش گسترده ای انجام داد به گونه ای که در آن تلویزیون به پنتاویزیون تبدیل شد که در آن بمبهای هوشمند بدون خطا به اهداف مورد نظر اصابت کردند و تلفات غیرنظامی به بار نیاوردند.

منابع

الف- منابع فارسی

-۱ اخوان زنجانی، داریوش، جهانی شدن و سیاست خارجی، دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی، ۱۳۸۱

-۲ الیاسی، محمدحسین ؛ عملیات روانی رسانهای برای کنترل اذهان؛ فصلنامه پژوهش و سنجش؛ سال دهم، شماره ۳۴، (تابستان ۱۳۸۲)،

-۳ پوراحمدی، حسین ، اقتصاد سیاسی انقلاب اطلاعاتی-ارتباطی، جهانی شدن وتبیین نو از منابع قدرت ملی؛ فصلنامه رهیافتهای سیاسی و بینالمللی

-۴ تافلر، الوین، جابجایی در قدرت، ترجمه شهیندخت خوارزمی، (تهران، نشر مترجم، ۱۳۷۲)

-۵ خرازی، رها، جنگ دیجیتالی، زاویه دید، نظم نوین و تجدید ساختار سیاسی در عصر اطلاعات، فصلنامه پژوهش و سنجش،

-۶ رفیعی، عبداله؛ دولتها و افکار عمومی؛ جنگ روانی، (تهران، نشر دادار، ۱۳۸۲)

-۷ ساروخانی، محمدباقر ؛ جامعهشناسی ارتباطات؛ (تهران: انتشارات اطلاعات، ۱۳۷۱)

-۸ سوری، جواد؛ جهانی شدن ارتباطات و اطلاعات، روزنامه همشهری ۱۹/۱/۸۰،

-۹ شاهمحمدی، عبدالرضا؛ وسایل ارتباطی سربازان اصلی میدان جنگهای نوین، فصلنامه پژوهش و سنجش، سال دهم؛ شماره ۳۴، (تابستان ۱۳۸۲)

-۱۰ صدوقی، مرادعلی ؛ فناوری اطلاعاتی و حاکمیت ملی؛ (تهران: دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی، ۱۳۸۰)

-۱۱ صلاحنصر؛ ترجمه محمود حقیقت کاشانی، جنگ روانی، (تهران، انتشارت سروش، ۱۳۸۰)

-۱۲ عسگری، محمود، رسانه و جنگ، چارچوبی برای تحلیل، فصلنامه پژوهش و سنجش، سال دهم شماره ۳۴، تابستان ۱۳۸۲

-۱۳ کاروثر، سوزان ؛ رسانهها و فناوری ارتباطات، مسائل سیاست جهانی(مجموعه مقالات)، ترجمه محمد کمال سروریان، (تهران: انتشارات پژوهشکده مطالعات راهبردی، ۱۳۸۱)

-۱۴ کاستلز، مانوئل ؛ عصر اطلاعات، ظهور جامعه شبکهای ؛ ترجمه عقیلیان و افشین خاکباز، طرح نو، ۱۳۸۰

-۱۵ کیا، علی اصغر ، جنگ تروریسم و رسانه: با تاکید بر نقش رسانهها در جنگ آمریکا و عراق، فصلنامه پژوهش و سنجش ، سال دهم، شماره ۳۴ (تابستان ۱۳۸۲)

-۱۶ محسنیان راد، مهدی ؛ ارتباط شناسی؛ (تهران: سروش، ۱۳۶۱)

-۱۷ مسعودی ،امیر ؛ روشهای جدید خبری در جنگ دوم خلیجفارس، انگارهسازی و جذب در بازی، فصلنامه پژوهش و سنجش، سال دهم، شماره ۳۴ ، (تابستان ۱۳۸۲)

-۱۸ نصری، قدیر ؛ فراروایتهای کاستلز در عصر اطلاعات، فصلنامه راهبرد شماره ۲۴ (تابستان ۱۳۸۱)

-۱۹ هیبلز گری ،کریس ، جنگ پست مدرن، سیاست نوین درگیری ، ترجمه احمدرضا تقاء، (تهران:انتشارت دوره عالی جنگ، ۱۳۸۱)

الف- منابع لاتین

۱٫ Susan corrupters, the media at war, (new York: st.martinpress 2000)

۲. Roberto Keohane and Josephe Nye power and interdependencies the information age foreign affairs,(September/Octobesr,1998)

۳. Peter staler,the war against press: pressure and intenational in the 68 s,(new York:pod,mead and co)1986

درباره admin