موانع رسیدن انسان ها به هدف چیست؟‎

همه ما در زندگی هدفهایی داریم که شاید  به بعضی از آنها رسیده باشیم و شاید خیلی از آنها را نادیده گرفته ایم. اما چه عاملی سبب می شود که ما به هدفمایمان نرسیم؟ آیا دلیل خاص دارد؟ این دلایل شخصی هستند یا از کنترل ما خارج هستند؟

اگر به دنبال رسیدن به اهدافتان هستید و بدون آنها احساس پوچی و سردرگمی می کنید، در قدم اول باید موانعی که در راه رسیدن شما به هدفتان وجود دارند را بشناسید تا بتوانید با یک برنامه درست و اصولی بر آنها غلبه کنید و پیروزی و موفقیت را در آغوش بگیرید.

موانع رسیدن به هدف

۱. تنبلی 

تنبلی، بلای راه رسیدن به هدف است. آنهایی که سست عنصر هستند، به هدف های بزرگ و حتی به هدف های کوچک هم نمی‌رسند. برای رسیدن به هدف باید چالاک و سرزنده باشید تا بتوانید دیگه تنبلی را بر زمین بزنید.
به قول یکی از دوستان؛ آن کس که هوای رسیدن به قله های بلند را دارد، باید اسب تنبل جان را از اسطبل خمودگی بیرون بکشد و بر پهلوهایش تازیانه بزند و میدان سختی بکشاند تا به قله موفقیت برسد. برای غلبه به این مانع هدف، شما باید تلاش و کوشش را یک عادت برای خودتان بکنید.  افرادی که موفق هستند و به اهداف خودشان می‌رسند، تلاش فراوان می‌کنند و از کاهلی بیزار هستند و از دقایق عمر خود به خوبی استفاده می‌کنند. عزیزان برای موفقیت باید تلاش کنید.  “نابرده رنج گنج میسر نمی‌شود  مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد”

ز آنجایی که بسیاری از افراد دوست ندارند از دایره راحتی شان خارج شوند و کاری را خلاف آن انجام دهند این عادت تنبلی به تدریج در آن ها شکل می گیرد افراد تنبل دوست دارند دائم لم بدهند و وقت گذرانی کنند و میلی به انجام برخی از کارهای سخت ندارند از همین رو هیچ دستاورد قابل چشم گیری نخواهند داشت. این افراد هم به لحاظ جسمی و هم به لحاظ فکری عادت ندارند به کاری اهمیت دهند. بنابراین از مهم ترین عوامل نرسیدن به موفقیت تنبلی و بی انگیزه گی می باشد که باید برطرف شود.

برای اینکه تنبلی درمان شود چه باید کرد:

در این بخش ۴ مرحله را به شما می آموزیم که می توانید با رعایت کردن آن از شر تنبلی خلاص شوید.

گام اول: ابتدا باید دلایل وجود حس تنبلی را در وجود خود به خوبی شناسایی کنید
گام دوم: پیامدها و عواقب ناشی از بروز تنبلی را در بلند مدت شناسایی کنید
گام سوم: تعیین هدف , برای خود اهداف چالش برانگیز در نظر داشته باشید
گام چهارم: به قدم های کوچیک شروع کنید و هر قدم را بلافاصله بردارید

دو نکته لازم به ذکر است که باید در نظر داشته باشید گاهی به دلیل خستگی بیش از حد تمایل به انجام کاری را ندارید این را با تنبلی اشتباه نگیرید و به بدنتان استراحت بدهید و مورد بعدی اینکه گاهی به دلیل کم کاری تیروئید افراد احساس تنبلی می کنند که باید این مسئله با کمک های پزشکی درمان شود.

۲. عدم برنامه ریزی

یکی دیگر از موانع رسیدن به هدف، عدم برنامه ریزی صحیح است. این قدر کارها را به تعویق می اندازیم که کارهای مهم و فوری دیگر انجام نمی شوند. برای رسیدن به موفقیت و رسیدن به هدف نهایی باید برنامه ریزی دقیقی داشته باشیم.

توصیه امام علی (علیه‌السلام) به برنامه ریزی کردن

 امام علی(علیه‌السلام ) به امام حسن(علیه السلام ) و امام حسین(علیه السلام )، و همه فرزندانش و تمامی کسانی که وصیّت نامه حضرت به آنان می رسد این گونه وصیّت کرد: «اوصیکما…بتقوی اللّه و نظم امرکم؛ شما دو نفر را به تقوای الهی و نظم و برنامه ریزی در کارها سفارش می کنم.

۳. اعتقاد به شانس

اعتماد به بخت و اقبال، راهزن راه تکامل است باور به اینکه شانس به سراغ من می‌آید و زندگی منو متحول می‌کند، سبب هلاکت و نابودی بسیاری از نیروهای روانی فرد می‌شود و فرصت ها را از کف انسان می رباید.
نکته: ستون های زندگی افراد موفق و هدفمند بر روی عقل سلیم و باورهای راستین می‌چرخد نه بر روی خرافه و شانس.
اگر به شانس اعتقاد داشته باشیم چه بسا در مواردی که نیاز به تلاش و کوشش باشد برای رسیدن به هدف، کوتاهی کنیم  و فرصت های طلایی از دستانمان خارج شوند.

۴. تاخیر انداختن

همان اندازه که اقدام عجولانه، ناپسند و خطرناک است، به تاخیر انداختن تصمیم ها و هدف های سنجیده  نیز ناروا و زیان بار است. برای رسیدن به هدف باید مراحل آن را مطالعه کنیم، مورد بررسی قرار دهیم و مشورت کنیم تا به یک تصمیم نهایی برسیم و زمانی که هدف را مشخص کردیم، بدون تردید و بدون تاخیر انداختن به سمت هدف خودمان حرکت کنیم و به پشت سر نگاه نکنیم  تاخیر انداختن کارها افت دارد.
“بده یک جام ای پیر خرابات   مگو فردا که فی التاخیر آفات” (۳)
اکثر مردم می گویند از کارهایی که کرده اند پشیمان نیستند بلکه بیشتر حسرت کارهایی که نکرده اند به دل شان مانده است.  کاش می‌توانستم برگردم به دوران جوانی خودم و آن کارها را انجام می ام با این جمله آشنا هستید، به این فکر کنید آیا در آینده باید این جمله را بیان کنید یا اینکه می‌گویید خوب از گذشته خودم استفاده کردم، زندگی کوتاه تر از آن است که با حسرت از خواب بیدار شوید.

۵. ترس از شکست

از نظر روانشناسی این یک حس کاملاً طبیعی است، البته در حد نرمال؛ به هر حال همه افراد شکست را در اندازه ها و حد و حدود مختلفی در زندگی خود تجربه کرده اند. گاهی اوقات ممکن است به دلیل خطاهای محاسباتی، اشتباهات ذهنی، خطاهای سهوی، ایجاد شوند و گاهی هم اصلا ربطی به نحوه ی انجام دادن کارها توسط شما ندارند.
ترس از شکست، اکثر مردم را از بازی زندگی دور می‌سازد. و ترس فقط مخصوص افراد ضعیف و بدون اراده است یعنی همان آدم های ساده اندیشی که گمان می‌کنند می‌توانند بدون پرداختن بهای موفقیت، آن را بدست آورند اگر بخواهیم این تفکر را داشته باشیم و با این دید به آینده نگاه کنیم، قطعا تمام پل های موفقیت جلوی چشمان ما نابود می‌شود و ما می‌مانیم و یک آینده تاریک که در انتظار ماست.با ترس خود مبارزه کن و به لطف خداوند پیروز خواهی شد.  امام علی(علیه السلام) فرمودند: اذَا هِبْتَ أَمْراً فَقَعْ فِیهِ، فَإِنَّ شِدَّهَ تَوَقِّیهِ أَعْظَمُ مِمَّا تَخَافُ مِنْهُ.هنگامى که از چیزى (زیاد) مى ترسى خود را در آن بیفکن، چرا که سختى پرهیز از آن از آنچه مى ترسى بیشتر است.

۶. عدم اعتماد به نفس

هرگاه به خود و توانایی های تان شک کردید و تفکرات منفی به سراغ شما آمد که شما نمی‌توانید به انتهای مسیر موفقیت برسید، به این فکر کنید که تا به حال چه نبرد هایی را برده، به چه ترس هایی چیره شده و یا با چه مشکلاتی دست و پنجه نرم کرده اید. هیچ چیز بیشتر از اعتماد به نفس نمی تواند به ادامه ی راه تان انگیزه بخشد؛ پس هرگز به خود شک نکنید.

۷. خودتان را باور داشته باشید 

برای اینکه متفکری خوب باشید و به هدف تان برسید، باید مکررا خود را در موقعیت مناسبی برای فکر کردن، شکل دادن افکار و گسترش آنها قرار دهید این کار را در اولویت های اول کاری خود قرار دهید، به یاد داشته باشید، فکر کردن قابل پرورش است.

درباره لیلا حصاری