هر فردی شخصیتی خاص و منحصر به فرد دارد، برای اینکه یک فرد بتواند کنترل بهتری بر رفتارهای خود داشته باشد باید بتواند شخصیت خود را بشناسد. روانشناسی شخصیت یکی از مباحثی است که در طی سالیان همواره مورد توجه افراد بوده است. به طوریکه علاوه بر روانشناسان، افراد عادی هم به این حوزه علاقه مند هستند و مطالعات بسیاری را در این رابطه انجام می دهند. این افراد به دنبال این هستند تا بهتر بتوانند شخصیت خود و افراد پیرامون خود را شناسایی کنند. اما در نظر داشته باشید که یادگیری و به کارگیری نظریههای تیپ شخصیتی، اگر به عنوان ابزاری برای کشف و در زمینههای رشد و خودسازی به کار رود، نه به عنوان روشی یا بهانهای برای توجیه رفتار، میتواند دانشی بسیار تاثیرگذار باشد.
موضوعی که امروز تصمیم داریم به آن بپردازیم، معرفی ۵ نمونه از بهترین کتاب های روانشناسی شخصیتی است. هر کتاب را به صورت مجزا و کامل برای شما معرفی خواهیم نمود تا بتوانید کتابی متناسب با نیاز خود تهیه و مطالعه نمایید.
چرا باید با روانشناسی شخصیت آشنا شویم؟
شخصیت ما از مجموعهای از رفتارها و کنشها تشکیل شدهاست که هرکدام منحصر به خودمان است. مجموعۀ این کنشها و تأثیر آن بر شخصیت، هویت ما را شکل میدهد.
آشنایی با آنچه شخصیت ما را شکل میدهد، میتواند خودآگاهی را افزایش دهد. افزایش خودآگاهی موجب کنترل بهتر رفتارمان خواهد شد. اگر بتوانیم بهخوبی رفتارمان را کنترل کنیم، شخصیتمان شکل و فرم بهتری خواهد داشت. به این ترتیب، آنچه مجموعۀ شخصیت فردی ما را شکل میدهد، بهبود قابلتوجهی خواهد یافت و توانایی ما برای حل مشکلات فردی و کنترل بحرانهای روانی بهطرز چشمگیری افزایش مییابد.
معرفی بهترین کتاب های روانشناسی شخصیت
۱. کتاب سکوت؛ قدرت درونگراها در دنیایی که از حرف زدن باز نمیایستد
عموم آدمها درونگرایان را انسانهای خجالتی، ساکت و کمحرفی میدانند که بهسختی میشود با آنها ارتباط برقرار کرد. نشناختنِ درست تیپ شخصیتی درونگرا باعث شده است که بسیاری از درونگرایان در برخورد با دیگر افراد، اذیت شوند. اگر درونگرا هستید، احتمالا این مسئله را تجربه کردهاید.
«سوزان کین» روانشناس مشهور و البته محبوبی است که کتاب جامعی دربارۀ تیپ شخصیتی درونگرا نوشتهاست. او بهخوبی در این کتاب توضیح داده است که درون گرایی نهتنها ضعف نیست، بلکه درصورت شناخت و درک صحیح ویژگیهای این تیپ شخصیتی، میتوان رهبران قدرتمند و اندیشمندان مؤثری از درونگرایان ساخت.
کین تأکید میکند که اگر درونگرا هستید، نیاز نیست با ویژگی های شخصیتی خودتان مبارزه کنید. نیاز نیست خودتان را در موقعیتهای آزاردهنده قرار دهید تا فردی اجتماعیتر، بشاشتر و برونگرا بهنظر برسید. شما فقط نیاز دارید که در موقعیتهای متناسب با تیپ شخصیتیتان قرار بگیرید و ویژگیهای وجودتان را بپذیرید.
توصیه میکنم که اگر تیپ درونگرایانهای دارید، حتما کتاب قدرت سکوت را که کتابی مفید و خوشخوان است، بخوانید.
۲. کتاب نظریه های شخصیت شولتز
کتاب نظریه های شخصیت شولتز از جمله کتابها و منابع معتبری است که به مرور مختصر اما دقیق و علمی نظریه های شخصیت شناسی میپردازد.
این کتاب که ویرایش یازدهم آن امروز تحت عنوان Theories of Personality عرضه میشود، در ایران هم تحت عنوان نظریه های شخصیت توسط آقای یحیی سید محمدی به صورت منظم ترجمه و به روز میشود (در حال حاضر ترجمهی ویرایش دهم کتاب در بازار موجود است).
این کتاب را نمیتوان به عنوان کتابی عمومی برای مرور سطحی و سریع در نظر گرفت، اما برای کسانی که درس تخصصی رشتهی روانشناسی نخواندهاند و در عین حال، تمایل دارند کتابی علمی و قابل درک در این زمینه مطالعه کنند، میتواند گزینهی مناسبی باشد.
کتاب نظریه های شخصیت شولتز از جمله منابع درسی دانشگاهی در این زمینه محسوب میشود و مولف در این کتاب کوشیده است رهیافت های مختلف به روانشناسی شخصیت را در کنار یکدیگر مورد بررسی قرار دهد.
برخی از رویکرد مورد بررسی در این کتاب به شرح زیر هستند:
رویکرد روانکاوی یا روان تحلیل گری یا Psychoanalytic (فروید)
رویکرد روانکاوی نوین یا نو روانکاوی یا Neopsychoanalytic (یونگ، آدلر، کارن هورنای، اریک فروم، هنری موری)
رویکرد تحول شخصیت در طول عمر یا Lifespan (اریک اریکسون)
رویکرد صفاتی یا Trait (گوردون آلپورت | ریموند کتل | هانس آیزنک)
رویکرد انسان گرایانه یا Humanistic (آبراهام مزلو | کارل راجرز)
رویکرد شناختی یا Cognitive (جرج کلی)
رویکرد رفتاری یا Behavioral (بی اف اسکینر)
رویکرد یادگیری اجتماعی یا Social Learning (آلبرت بندورا)
این کتاب البته به دانشمندان دیگری مانند ماروین زاکرمن و مارتین سلیگمن هم پرداخته است.
۳. تیپهای شخصیتی (مدل تیپشناسی یونگ) از داریل شارپ
کارل گوستاو یونگ روانشناس و روانکاو سوئیسی اولین کسی است که اشاره مستقیم به مبحث تیپهای شخصیتی کرده است.
برطبق نظریه تیپهای شخصیت یونگ، همانطور که امروز وجود دارد:
- یک فرد در برقراری ارتباط یا اساساً برونگرا (Extroverted) است یا درونگرا (Introverted)
- یک فرد در دریافت اطلاعات در درجه اول یا حسی (Sensing) است یا شمی و شهودی (Intuitive)
- یک فرد در تصمیمگیری یا منطقی و فکری (Thinking) است یا احساسی (Feeling)
- یک فرد در سبک زندگی روزمره در درجه اول یا قضاوتی و داوریکننده (Judging) است یا ادراکی (Perceiving)
هر تیپ شخصیت از کنار هم قرار دادن حرف اول هر حالت ترجیحی ساخته میشود، برای مثال تیپ ESTJ شخصیتی برونگرا، حسی، منطقی و قضاوتکننده یا چیزی شبیه به این میباشد.
ترکیبات احتمالی، ۱۶ نوع شخصیت مختلف را تشکیل میدهد.
این بدان معنا نیست که همه (یا حتی اکثر) افراد دقیقاً در یک دسته یا دسته دیگر قرار میگیرند.
اگر با استفاده از این ابزار یاد بگیریم که اصولاً برونگرا هستیم، این بدان معنا نیست که فعالیتهای درونگرا را انجام نمیدهیم.
همه ما به طور روزمره در همه این حوزهها فعالیت میکنیم، همانطور که رشد میکنیم و یاد میگیریم، در انتخابها و سختیهای زندگی، برخی از عملکردهای خودمان را با رشد بیشتری نسبت به سایر توسعه میدهیم.
درنتیجه روشن میشود که ما نمیتوانیم افراد را در فرمولهای معین رفتاری قرار دهیم. با این حال، ما میتوانیم ترجیحات طبیعی خود را شناسایی کرده و در مورد نقاط قوت و ضعف طبیعی خود در این زمینه یاد بگیریم.
نظریه تیپهای شخصیت یونگ ادعا میکند که هر یک از ما یک ترجیح طبیعی داریم که در هر یک از این چهار حوزه در یک گروه یا دسته قرار میگیرد و نوع شخصیت غالب ما را نشان میدهد که چگونه احتمالاً با شرایط مختلف زندگی روبرو میشویم و در چه محیط هایی راحتتر خواهیم بود.
۴. زندگی خود را دوباره بیافرینید
در این کتاب جفری یانگ و همکارانش تجربیات خود از کلینیک روانکاوی را با مخاطبان به اشتراک گذاشتهاند. جفری یانگ در این کتاب اعتقاد دارد که بخشی از مشکلات ما در زندگی به دلیل تجربیاتی است که از دوران کودکی همراه ما بوده. در واقع یانگ با تکیه بر آرای فروید، باور دارد که ما باید برای ایجاد تغییرات بنیادی در وجودمان، کودک درونمان را به خوبی بشناسیم.
در این راستا در ابتدای کتاب مجموعه سوالهایی میپرسد که نشان میدهد هر کدام از ما درگیر کدام تله زندگی هستیم. پس از اینکه متوجه شدیم از میان این ۱۱ تله اصلی، درگیر کدامیک هستیم، به ما با ذکر مثالهایی واقعی نشان میدهد چه باید کرد و چگونه باید این تلهها را از سر راهمان برداریم.
این کتاب با زبانی ساده و سرراست میتواند به هر کدام از ما کمک کند در جهت رشد شخصیت و داشتن تعامل بهتر با اطرافیانمان قدم برداریم.
۵. وضعیت آخر
کتاب روانشناسی «وضعیت آخر» نوشته تامس ای. هریس روانپزشک معروف آمریکایی است که عنوانش در زبان انگلیسی «من خوب هستم، شما خوبی هستید» میباشد. نویسنده در این کتاب به زبان ساده رویکرد «تحلیل رفتار متقابل» را معرفی کردهاست.
«تحلیل رفتار متقابل» روشی واقعبینانه است و شخص را با این واقعیت روبرو میکند که صرفنظر از آنچه که در گذشته رخ داده، او مسئول تصمیمات خود و آنچه در آینده رخ میدهد است. آگاهی از این مساله قدرت و امید به آینده را به همراه دارد.
کتاب وضعیت آخر در دسته کتابهای خودیاری قرار میگیرد و توضیح میدهد که روان انسان از سه بخش کودک، والد و بالغ تشکیل شدهاست. کودک یعنی مفهوم احساس شده زندگی، والد یعنی مفهوم یادداده شده زندگی و بالغ یعنی مفهوم فکر شده زندگی. این یعنی ما یک نفر نیستیم، بلکه سه نفریم!
درست این است که کودک و والد تحت کنترل بالغ باشند، اما اگر آگاهی نداشته باشیم ممکن است اتفاق دیگری بیفتد.
وقتی دو نفر با یکدیگر رابطه برقرار میکنند هر کدام با یکی از این سه حالت وارد رابطه میشوند. نکته رفتار متقابل اینجاست که حالتی که یک طرف با آن وارد ارتباط میشود (کودک/والد/بالغ) میتواند حالت طرف مقابل را تحت تاثیر قرار دهد.
رویکرد تحلیل رفتار متقابل مانند ابزاری است که به ما کمک میکند تا ریشه رفتارهای خودمان و دیگران را بشناسیم و بدانیم این ما هستیم که تصمیم میگیریم در مقابل اتفاقهای زندگی چه واکنشی نشان بدهیم.
دیدگاهتان را بنویسید