مطالعه ابعاد و نقش مقاومت فردی در برابر تعهد به تغییرات برنامه ریزی شده سازمانی

مقدمه: هدف اصلی این مطالعه، ارایه و ارزیابی یک مدل مفهومی از رابطه میان مقاومت فردی در برابر تعهد به تغییرات برنامه ریزی شده سازمانی بوده است.

روش: مدل مفهومی ارایه شده در این پژوهش متشکل از دو بخش مقاومت فردی با چهار بعد و ۱۳ شاخص و تعهد به تغییرات سازمانی با سه بعد می باشد که در یک سازمان نظامی مورد آزمون قرار گرفته است. همچنین جامعه آماری این تحقیق متشکل از تمام مدیران و کارکنان سازمان مورد مطالعه و مشتمل بر ۸۵۰ نفر بوده است که بر این اساس، حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، ۲۶۵ نفر تعیین گردید و در ادامه، بررسی یک فرضیه اصلی و سه فرضیه فرعی در سطح اطمینان ۹۹ درصد مورد آزمون قرار گرفت.

نتایج: مطابق نتایج به دست آمده در این پژوهش، مقاومت فردی در برابر تغییرات برنامه ریزی شده سازمانی، رابطه معنی داری با تعهد در برابر تغییرات سازمانی ندارد. همچنین همبستگی بین سطح تحصیلات و تعهد نسبت به تغییر، معکوس و همبستگی بین سابقه کار و مقاومت فردی مستقیم بوده است. فقدان پاسخ های خلاقانه نیز به عنوان مهمترین عامل مقاومت کارکنان و مدیران در برابر تعهد به تغییر شناخته شد.

بحث: تنها متغیر جمعیت شناختی تاثیرگذار بر مقاومت فردی، سابقه کار بوده است. از این رو در فرایند تغییر سازمانی، توجه بیشتر به کارکنان با سابقه کاری بالاتر می تواند به کنترل و هدایت مقاومت آنها منجر شود. همچنین متغیرهای جمعیت شناختی تاثیرگذار بر تعهد نسبت به تغییر، نوع استخدام و سطح تحصیلات بوده است.

 

 

درباره admin