تفاوت بین هوش و استعداد‎

در گذشته تنها یک مفهوم به نام هوش وجود داشت و افراد یا باهوش بودند و یا با بهره هوش کمتر. اما امروزه این تعریف ها بسیار گسترده شده اند و مفاهیمی به وجود امده اند که هوش را در پرده ای از ابهام فرو برده اند. مثلاً مفهومی به نام استعداد مطرح شده است که هم معنی ای نزدیک به هوش دارد و هم تفاوت های بسیاری با آن دارد.

اگر بخواهیم به صورت تخصصی تر بیان کنیم، هوش مربوط به جنبه های ذهنی فرد است و استعداد مربوط به جنبه های عملکردی فرد است. هوش، درک سریع مفاهیم، واقعیت‌ها و رویدادهای پیرامون فرد است. در حالی که استعداد، توانایی عملکردی فرد برای ارائه دادن فعالیت‌های متفاوت در محیط پیرامون خود تعریف شده است.

مهم ترین تفاوت استعداد و هوش چیست؟

تفاوت کلیدی آن ها این است که باهوش، کسی است که در فهمیدن باهوش و سریع عمل کند. از سوی دیگر، استعداد توانایی یا زیرکی خاصی است که شخص در خود دارد.

هوش و استعداد ، هر دو به عنوان دانش یا توانایی خوب فرد شناخته می شوند.

در واقع یک فرد با استعداد، یک فرد با استعداد است! استعداد هر فرد هم با کس دیگری متفاوت است و هر استعداد، از طرف خداوند هدیه شده است. اما داشتن استعداد، بدون هوش بی ارزش است؛ زیرا برای پرورش استعداد خود برای کشف آن به هوش نیاز دارید.

اگر کسی استعدادی داشته باشد و با هوش خود کار روی آن را آغاز کند، شخصیتی ایده آل خواهد داشت.

می بینید؟ این دو به نوعی مکمل یک دیگر هستند و می توانند برای یکدیگر مفید و سودمند باشند؛ شما ابتدا استعداد را کشف می کنید، سپس با هوش خود، آن را تقویت می کنید و در راستای آن پیش می روید!

پس یک بار دیگر مرور کنیم: هوش، میزان سرعت و توانایی در یادگیری است اما استعداد، چیزی ذاتی است که در انسان وجود دارد و باعث می شود در برخی مسائل مهارت بیشتری داشته باشد.

نکته مهم دیگر این است که متاسفانه اکثر افراد استعداد و هوش را با مهارت هم اشتباه می گیرند! جالب اینجاست که خود هوش و استعداد با یکدیگر تفاوت دارند چه برسد که مهارت هم با این موارد ترکیب کنیم!

انواع هوش و استعداد

هر کدام از این موارد، انواع مختلفی دارند؛ به طور مثال، در جدیدترین نظریه ها، هوش را طبق هوش های ده گانه گاردنر توصیف می کنند و می گویند که هوش ۱۰ مورد است:

  1. هوش کلامی زبانی
  2. هوش موسیقایی
  3. هوش اجتماعی یا برون فردی
  4. هوش درون فردی
  5. هوش طبیعت گرا
  6. هوش منطقی ریاضی
  7. هوش اخلاقی
  8. هوش هستی گرا
  9. هوش جنبشی حرکتی
  10. هوش تصویری فضایی

اما استعداد؛ معمولاً ۳۴ نوع استعداد کلیفتون را به عنوان انواع استعدادها در نظر می گیرند؛

کاربرد هوش و استعداد

موفقیت افراد در تمامی فعالیتها و رفتارهای او تا درجاتی به میزان هوش و استعداد او بستگی دارد. هرچند برخی فعالیتها نیاز چندانی به سطح هوشی بالا و یا استعداد خاص در آن زمینه ندارند و همه افراد تا حدودی از عهده انجام آن فعالیتها برمی‌آیند، مثل امور روزمره و شخصی زندگی. اما برخی فعالیتها نیز وجود دارند که لازمه آنها و موفقیت در انجام آنها سطح معینی از هوش و استعداد فرد در آن زمینه است. به عنوان مثال در هنر موسیقی علاوه برداشتن سطح معینی از هوش ، داشتن استعداد از عوامل بسیار ضروریست. بنابراین کاربرد سطح هوشی و استعداد عمدتا در زمینه انتخاب مشاغل و رشته‌های تحصیلی مورد توجه است.

رابطه هوش و استعداد

در گذشته از بهره هوشی برای تعیین اینکه یک فرد در یک زمینه خاص می‌تواند کارایی لازم را از خود نشان دهد یا نه استفاده می‌کردند. به عبارتی آزمونهای هوشی برای تعیین میزان استعداد فرد در آن زمینه بکار می رفت و اولین بار چنین روشی در جنگ جهانی اول و دوم برای گزینش افراد برای تخصصهای مختلف استفاده شد. در جنگ جهانی دوم فقط داوطلبانی را که نمره آنها در آزمون هوشی از حد خاصی بالاتر بود برای آموزش خلبانی انتخاب می‌کردند. در تحقیقاتی که در این زمینه انجام شده بود برای حقوقدان شدن بهره هوشی ۹۵ – ۱۵۷ ، مهندس شدن ۱۰۰ -۱۵۱ ، مکانیک شدن ۶۰ – ۱۵۵ و … تعیین شده بود.

امروزه علاوه بر تأکید اساسی که بر بهره هوشی در یادگیری مهارتها و حرفه‌ها می‌شود مسأله استعداد نیز در کنار آن اهمیت ویژه‌ای دارد و آزمونهای هوشی نمی‌توانند تعیین کننده صرف میزان موفقیت فرد در یک زمینه باشند. به عنوان مثال فردی که از لحاظ سطح هوشی در حد بالایی قرار دارد لزوما مهندس یا پزشک خوبی نخواهد شد. موفقیت آن وابسته به بهره هوشی او در کنار استعدادهایی که در آن زمینه دارد می‌باشد. افرادی با بهره هوشی یکسان ممکن است استعدادهای مختلفی در زمینه‌های مختلف از خود نشان دهند. فردی ممکن است در زمینه موسیقی مهارت و شایستگی نشان دهد، دیگری در مکانیک و دیگری در علوم پزشکی.

سنجش هوش و استعداد

برای سنجش استعداد افراد در زمینه‌های گوناگون معمولا از آزمونهای ویژه سنجش استعداد استفاده می‌شود. برخی از این آزمونها کلی بوده و تواناییها و استعدادها فردی را به صورت کلی می‌سنجند. مثلا ابزارها و آزمایشاتی وجود دارد که توانایی فرد را در زمینه انجام فعالیتهای ظریف مورد سنجش قرار می‌دهند برخی از این افراد در این زمینه نمرات بالایی می‌گیرند که نشان دهنده استعداد آنها در کارهای ظریف مثل ساعت سازی ، طلاسازی و … است. افرادی که در این زمینه نمره پایین می‌گیرند در یادگیری و انجام این فعالیتها دچار مشکل می‌شوند یا حداقل باید زمان بیشتری برای کسب مهارت در آنها صرف کنند.

برای سنجش هوش نیز از آزمونهای جداگانه‌ای استفاده می‌شود. یک آزمون استعداد بیانگر سطح هوشی فرد نخواهد بود و یک آزمون هوش میزان استعداد فرد را در یک زمینه بطور کلی مشخص نمی‌کنند. البته برخی از آزمونهای هوشی با تعیین هوش و عملی تا حدودی توانایی فرد را در زمینه‌های مختلف کلامی و عملی را برآورد کنند و به صورت یک راهنمایی کلی می‌توانند مفید باشند. به این ترتیب روشن می‌شود با توجه به مجزا بودن بحث هوش و استعداد آزمونهای جداگانه نیز برای برآورد دقیق ویژگیهای فرد مورد استفاده قرار می‌گیرند.

توصیه‌هایی به والدین و مربیان در زمینه رابطه هوش و استعداد

والدین باید توجه داشته باشند که لزوما داشتن بهره هوشی بالا به منزله دارا بودن استعداد در تمامی زمینه‌ها نیست. افرادی که بهره هوشی بالا دارند ممکن است در زمینه‌های مختلف استعدادهای مختلف داشته باشند. از اینرو بهره هوشی به تنهایی نمی‌تواند تعیین کننده رشته تحصیلی یا شغلی فرد در آینده باشد. بر این اساس والدینی که اصرار دارند فرزند باهوش آنها حتما در رشته‌های ریاضی فیزیک یا مهندسی تحصیل کند ممکن است با در نظر نگرفتن استعداد فرزند خود در زمینه هنر استعدادهای او را سرکوب سازند.

مربیان در مدارس بویژه در مدارس دوره متوسطه باید تمام تلاش خود را در جهت راهنمایی دانش آموزان برای کشف استعدادهای خود به عمل آورند، یکی از این روشها می‌تواند اجرای آزمونهای معتبر استعداد سنج باشد.

درباره لیلا حصاری