اثر استروپ یا پدیده استروپ به تغییرات در زمان واکنش به محرکهای بصری اطلاق میشود. این پدیده بر اساس مشاهده شده است که زمان واکنش به محرکهای بصری، تحت تأثیر قرار گرفتن آنها در مکانهای متفاوت در زمینه بصری، تغییر میکند.
اثر استروپ بر اساس آزمایشهای روانشناسی اولین بار توسط دانشمند ایتالیایی دمونیکو استروپ در سال ۱۸۷۹ مشاهده شد. در آزمایش استروپ، شرکتکنندگان به نمایش تصاویری از کلمات یا شکلهای هندسی با رنگهای مختلف میپرداختند و زمان واکنش آنها به محرکها ثبت میشد. نتایج نشان داد که زمان واکنش به محرکهای بصری، تحت تأثیر قرار گرفتن آنها در مکانهای مختلف در زمینه بصری تغییر میکند.
اثر استروپ نشان میدهد که زمان واکنش به محرکهای بصری، تحت تأثیر جایگاه فضایی آنها قرار میگیرد. به عبارت دیگر، زمان واکنش به یک محرک بصری، بستگی به محل قرار گرفتن آن در زمینه بصری دارد. این پدیده نشان میدهد که مغز انسان در پردازش اطلاعات بصری، به ترتیب و توالی محرکها واکنش نشان میدهد.
اثر استروپ در روانشناسی بسیار مهم است و در زمینههای مختلف مورد استفاده قرار میگیرد. به عنوان مثال، در زمینه روانشناسی شناختی، اثر استروپ برای بررسی فرآیندهای توجه و پردازش اطلاعات بصری استفاده میشود. همچنین، در زمینه روانشناسی تربیتی، اثر استروپ برای بررسی تأثیر آموزش و یادگیری در شرایط مختلف استفاده میشود.
به طور کلی، اثر استروپ یکی از پدیدههای مهم در زمینه روانشناسی است که نشان میدهد زمان واکنش به محرکهای بصری، تحت تأثیر جایگاه فضایی آنها قرار میگیرد. این پدیده در مطالعه فرآیندهای توجه، پردازش اطلاعات بصری و یادگیری بسیار مهم است و در زمینههای مختلف روانشناسی مورد استفاده قرار میگیرد.
مراحل اثر استروپ
اثر استروپ در مراحل زیر بروز میکند:
۱. نمایش محرکها: در این مرحله، محرکهای بصری به شکل کلمات یا شکلهای هندسی با رنگهای مختلف به شرکتکنندگان نمایش داده میشوند.
۲. تشخیص و تفسیر محرکها: در این مرحله، شرکتکنندگان سعی میکنند محرکها را تشخیص داده و آنها را تفسیر کنند. به عنوان مثال، در آزمایش استروپ کلمات با رنگهای مختلف نمایش داده میشوند و شرکتکنندگان سعی میکنند رنگ کلمه را تشخیص داده و بگویند.
۳. تصمیمگیری و واکنش: در این مرحله، شرکتکنندگان باید تصمیم بگیرند و واکنش خود را نسبت به محرک نشان دهند. به عنوان مثال، در آزمایش استروپ، شرکتکنندگان باید رنگ کلمه را بگویند.
تست استروپ چیست و چگونه انجام می شود؟
تست استروپ یک آزمون روانشناسی است که برای اندازهگیری توجه و کارایی شناختی فرد استفاده میشود. در این آزمون، محرکهای بصری به شکل کلمات با رنگهای مختلف نمایش داده میشوند و شرکتکنندگان باید رنگ کلمه را بگویند، نه معنی آن.
برای انجام تست استروپ، ابتدا یک لیست کلمات با رنگهای مختلف تهیه میشود. معمولاً این لیست شامل کلماتی است که به رنگهای قرمز، آبی، سبز و زرد نمایش داده میشوند. هر کلمه به صورت تصادفی با یکی از این رنگها نمایش داده میشود.
سپس، شرکتکنندگان به ترتیب کلمات را ببینند و رنگ آنها را بگویند. زمان واکنش شرکتکنندگان برای گفتن رنگ، ثبت میشود. این زمان واکنش نشان دهنده سرعت پردازش اطلاعات و توجه شناختی فرد است.
اثر استروپ در این آزمون به این صورت بروز میکند که زمان واکنش شرکتکنندگان به کلمات، تحت تأثیر رنگ آنها قرار میگیرد. به عبارت دیگر، اگر رنگ کلمه با معنی آن مغایرت داشته باشد، زمان واکنش بیشتر میشود. مثلاً اگر کلمه “قرمز” با رنگ آبی نمایش داده شود، شرکتکننده باید رنگ آبی را بگوید ولی ممکن است اشتباهاً کلمه “قرمز” را بگوید.
تست استروپ یک ابزار مفید برای مطالعه فرآیندهای توجه، پردازش اطلاعات بصری و یادگیری است. با استفاده از این آزمون، میتوان تأثیرات مختلفی را بر روی زمان واکنش و عملکرد شناختی فرد بررسی کرد. این آزمون در مطالعات روانشناسی، علوم شناختی و علوم اعصاب مورد استفاده قرار میگیرد و به عنوان یک ابزار تشخیصی نیز مورد استفاده قرار میگیرد.
نتایج تست استروپ به چه معناست؟
ترکیبات احتمالی زیادی از نمرات در تست استروپ وجود دارد. نتایج آزمون استروپ ممکن است نشان دهنده مشکلات گفتاری، نقص در مهارت خواندن، کوررنگی، ناراحتی عاطفی، هوش پایین آسیب مغزی باشند. همچنین باید در نظر داشت که توجه و تمرکز (مولفه اصلی مورد سنجش در تست استروپ) تحت تاثیر شرایط مختلفی مانند افسردگی، اضطراب، خستگی، گرسنگی و… نیر هست. به همین ترتیب، ممکن است به این معنی باشد که مغز شما قادر است اطلاعات متناقض را به خوبی مدیریت کند و سازگاری و مهارت های شناختی کافی دارد.
اثر استروپ چگونه کار می کند؟
چرا اثر استروپ رخ می دهد؟ ما میتوانیم به مغزمان بگوییم که کارهای زیادی انجام دهد، خاطرات را ذخیره کند، بخوابد، فکر کند و … پس چرا نمیتوانیم به آن بگوییم که کاری به آسانی نامگذاری یک رنگ انجام دهد؟ آیا این چیزی نیست که ما در سنین بسیار پایین یاد می گیریم؟
محققان این سوال را تجزیه و تحلیل کردهاند و به نظریههای مختلف متعددی دست یافتهاند که به دنبال توضیح وقوع اثر استروپ هستند (Sahinoglu & Dogan, 2016).
تئوری سرعت پردازش
تئوری سرعت پردازش ادعا می کند که افراد می توانند کلمات را بسیار سریعتر از نام رنگ ها بخوانند (یعنی پردازش کلمه بسیار سریعتر از پردازش رنگ است). وقتی به محرکهای نامتجانس نگاه میکنیم (مثلاً کلمه سبز که با رنگ قرمز نوشته شده است)، مغز ما ابتدا کلمه را میخواند و نامگذاری رنگ را بسیار دشوارتر میکند. در نتیجه، هنگام تلاش برای نامگذاری رنگ، تاخیر رخ می دهد.
نظریه توجه انتخابی در آزمون استروپ
تئوری توجه انتخابی معتقد است که تشخیص رنگ ها در مقایسه با خواندن کلمات، نیازمند توجه بیشتری است. به همین دلیل، هنگام تلاش برای نامگذاری یک رنگ، مغز نیاز به توجه بیشتری دارد و این باعث می شود این فرآیند کمی طولانی تر شود.
خودکار بودن
این نظریه استدلال میکند که تشخیص رنگها یک فرآیند خودکار نیست و بنابراین در انجام این عمل کمی تردید وجود دارد. پردازش خودکار فرآیندهایی در ذهن هستند که نسبتا سریع هستند و به منابع شناختی کمی نیاز دارند. این نوع پردازش اطلاعات عموماً خارج از آگاهی آگاهانه اتفاق می افتد و در هنگام انجام کارهای آشنا و بسیار تمرین شده رایج است، مثل رانندگی بعد از چندین سال.
پردازش موازی توزیع شده
چهارمین و آخرین نظریه پیشنهاد می کند که وقتی مغز وظایف مختلف را کامل می کند، مسیرهای منحصر به فردی ایجاد می شود. برخی از این مسیرها، مانند خواندن کلمات، قوی تر از بقیه هستند، مانند نامگذاری رنگ ها. بنابراین، تداخل موضوع سرعت پردازش، توجه یا خودکار بودن نیست، بلکه جنگ بین مسیرهای عصبی قویتر و ضعیفتر است.
دیدگاهتان را بنویسید