نمایش ثروت، بیماری فراگیر دنیای مدرن!

898573584164925

واکاوی دلایل نمایش ثروت در شبکه های اجتماعی؛
نمایش ثروت، بیماری فراگیر دنیای مدرن!
در دهه‌ی اخیر، با وجود رسانه‌های جمعی پرمخاطب مانند تلویزیون و شبکه‌های اجتماعی، فخرفروشی با پوشاک مد روز، خرید ماشین‌های گران‌قیمت، خانه‌های لوکس و انواع انتخاب‌های دیگر، به روی همگان گشوده شده است. حال این سؤال مطرح می‌شود که چرا افراد مرفه جامعه با هر وسیله‌ای اقدام به نمایش ثروت خود می‌نمایند؟

گروه فرهنگی و اجتماعی برهان/ مریم عسگری‌پرور؛ در روزگار نه چندان دور، افراد مرفه جامعه ملاحظات خاصی در روش زندگی خود داشتند و همواره سعی می‌کردند سطح زندگی خود را به سطح اقشار متوسط جامعه نزدیک کنند تا سبب ایجاد آسیب‌های روحی و یأس و ناامیدی در بین افراد محروم جامعه نشوند. اما به مرور زمان، علی‌رغم افزایش امکانات مادی و بالا رفتن سطح رفاه عمومی، این ملاحظات رفته‌رفته کم‌رنگ شد؛ تا جایی که برخی افراد با نمایش ثروت خود به دیگران فخر می‌فروشند. حال این سؤال مطرح می‌شود که دلیل این افسارگسیختگی چیست و چه مسئله‌ای سبب شده که افراد مرفه جامعه در شبکه‌های اجتماعی اقدام به نمایش ثروت خود نمایند؟ و چگونه می‌توان این روند را متوقف کرد؟ در این مطلب سعی داریم تا پاسخ مناسبی برای این سؤالات بیابیم.

هویت و سبک زندگی

در دهه‌ی اخیر، با وجود رسانه‌های جمعی پرمخاطب مانند تلویزیون و شبکه‌های اجتماعی، فخرفروشی با پوشاک مد روز، خرید ماشین‌های گران‌قیمت، خانه‌های لوکس و انواع انتخاب‌های دیگر که امکان ساختن تصویری پرمنزلت از خویشتن را فراهم می‌کند، به روی همگان گشوده شده است.

ماهیت هویت اجتماعی در سبک زندگی افراد نهفته است. از این رو، امروزه سبک زندگی به معیاری جهت معرفی جایگاه اجتماعی و هویت افراد تبدیل شده است؛ چراکه نشان‌دهنده‌ی رفتارها، پوشش، خوراک، اعتقادات و نگرش‌های آن‌هاست.

جهان به‌جای ورود به دنیای پست‌مدرنیته به‌سوی دوره‌ای گام برمی‌دارد که در آن پیامدهای مدرنیته ریشه‌ای‌تر و جهانی‌تر از پیش شده‌اند و تردیدی نیست که دنیای متجدد کنونی به میزان گستردگی فراسوی محیط فعالیت‌های انفرادی امتداد می‌یابد. در دهه‌ی اخیر، سازه‌های اجتماعی که در بستر هویت معنا پیدا می‌کنند، مثل طبقه (نظام تولید)، از بین رفته است[۱] و جهت‌گیری نظریه‌های اجتماعی در دهه‌ی اخیر به سمت پذیرش اهمیت فزاینده‌ی سبک زندگی (حوزه‌ی مصرف) در شکل دادن به هویت شخصی و اجتماعی است.[۲]

هویت اجتماعی تعبیری است که فرد از خود در رابطه با دیگران می‌کند و براساس عضویت در رده‌ها و گروه‌های گوناگون اجتماعی شکل می‌گیرد. هویت افراد وابسته به برداشت دیگران است و شناسایی دیگران لازمه‌ی تثبیت هویت است.[۳]

ماهیت هویت اجتماعی در سبک زندگی افراد نهفته است. از این رو، امروزه سبک زندگی به معیاری جهت معرفی جایگاه اجتماعی و هویت افراد تبدیل شده است؛ چراکه نشان‌دهنده‌ی رفتارها، پوشش، خوراک، اعتقادات و نگرش‌های آن‌هاست.

آنتونی گیدنز در خصوص رابطه‌ی هویت و سبک زندگی می‌گوید: سبک زندگی زبان هویت اجتماعی در فرهنگ فَرانو است؛ روشی نمایشی است که فقط خودش را مشخص می‌کند. پس سبک زندگی اشکال خلاقیت فرهنگی برای تجربه‌ی مردمی است[۴] و امروزه این سبک زندگی با میزان مصرف افراد سنجیده می‌شود.

مصرف یکی از اصلی‌ترین عناصر اجتماعی است و منظور از مصرف‌گرایی اصالت دادن به مصرف است تا جایی که به یک ارزش تبدیل شود. تاریخچه‌ی مصرف‌گرایی در کشور ما به دوران پس از جنگ برمی‌گردد که رفته‌رفته مصرف‌گرایی در کشور ما رواج پیدا کرد؛ سیاست‌های اقتصادی دولت سازندگی سبب تغییر ارزش‌ها و ایجاد نابرابری اجتماعی و در نتیجه، گسترش ارزش‌های مادی در جامعه شد و بستری برای نمایش ثروت و تفاخر فراهم آورد.

در حقیقت دولت‌ها نقش کلیدی در شکل‌گیری فرهنگ هر جامعه دارند. وقتی فرهنگ جامعه طوری شکل بگیرد که مصرف زیاد به یک ارزش تبدیل شود، این نوع سبک زندگی مصرف‌گرا، معرف هویت و جایگاه آن‌ها خواهد بود. از این رو، افراد سعی می‌کنند تا هویت‌شان را با مصرف زیاد و نمایش آن به دیگران معرفی نمایند تا از این طریق، تمایز و برتری خود را با دیگر اقشار جامعه نشان دهند.

و اما نهادینه شدن فرهنگ مصرف‌گرایی و به تبع آن، نمایش ثروت به هر وسیله‌ای (چه از طریق شبکه‌های مجازی یا تبلیغات تلویزیون و…) برای اقشار پایین‌تر جامعه آسیب‌های فراوانی در پی دارد. بالا بردن سطح نارضایتی افراد، رواج مدگرایی، شکاف طبقاتی، نیازآفرینی، افزایش ناهنجاری‌های اجتماعی، افزایش افسردگی، خشونت، کم‌رنگ شدن ارزش‌هایی مانند قناعت، زهد و… از آن جمله است. اما مهم‌ترین پیامد اجتماعی مصرف‌گرایی و نمایش ثروت، به وجود آوردن احساس فقر کاذب و نیاز شدید به کالاهای غیرضروری است. وقتی این نیاز کاذب ایجاد شد، افراد تمام تلاش خود را به کار می‌گیرند تا به هر وسیله‌ای نیاز خود را برطرف کنند. حتی برخی برای رسیدن به خواسته‌های خود، به سمت اعمال خلاف قانون می‌روند و در صورت عدم توفیق، دچار نارضایتی، یأس و ناامیدی و مشکلات روحی خواهند شد.

در دین اسلام برخلاف برخی نظریات غربی، مصرف به خودی خود اصالت نداشته و تنها وسیله‌ای است در جهت رسیدن به اهداف غایی خلقت. اسلام همواره بر اعتدال در مصرف، دوری از اسراف و انفاق به دیگران توصیه کرده و از صفات رذیله‌ای مانند فخرفروشی به‌شدت نهی کرده است.

نگاه دین به تفاخر و نمایش ثروت

قرآن و احادیث گهربار معصومین (ع) رفتارهای نابهنجاری همچون «تفاخر» را ناشی از جهل و عدم اعتقاد قوی به معاد[۵] و توحید حقیقی می‌دانند. در حقیقت ضعف و عدم رشد شخصیتی زمینه‌ساز بروز چنین صفات رذیله‌ای درون فرد می‌شود.

در صورتی که افراد به اصول اعتقادی دین اسلام باور قلبی داشته باشند، هویت خود را در ارزش‌های مادی جست‌وجو نمی‌کنند و همواره حرکتشان در مسیر رسیدن به کمال واقعی خواهد بود. در این صورت، مجالی برای بروز و ظهور چنین صفاتی در وجودشان باقی نخواهد ماند. در ادامه به برخی از آیات و روایاتی که در مذمت ثروت‌اندوزی و تفاخر آمده است، اشاره می‌کنیم. خداوند در پاره‌ای از آیات نورانی قرآن می‌فرماید:

– «ان الله لا یحب من کان مختالا فخورا»[۶] به درستی که خدا کسى را که متکبر و فخرفروش است دوست نمى‏دارد.
– «وَلَا تُصَعِّرْ خَدَّکَ لِلنَّاسِ وَلَا تَمْشِ فِی الْأَرْضِ مَرَحًا إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ کُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ»[۷] و روى خود را به نخوت از مردم برمگردان و در روى زمین با ناز و تکبر راه مرو که خداوند هیچ متکبر خودپسند و فخرفروش را دوست ندارد.

– «وَاللَّهُ لَا یُحِبُّ کُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ»[۸] خداوند هیچ متکبر فخرفروشی را دوست نمی‌دارد.
– امام علی (ع) می‌فرمایند: ثروت فراوان دشمن مؤمنان و پیشوای منافقان است. [۹]
– خداوند عزوجل به موسی (ع) وحی کرد: ای موسی! به زیادی ثروت شاد مشو و در هیچ حالی مرا فراموش مکن، زیرا با زیادی ثروت گناهان فراموش می‌شود و از یاد بردن من قساوت قلب می‌آورد.[۱۰]
– امام صادق (ع) می‌فرماید: هیچ‌کس تکبر و فخرفروشى نمى‌کند، مگر به خاطر ذلتى که در نفس خود مى‌یابد.[۱۱]
– رسول‌الله (ص) می‌فرماید: من از فقر بر شما نمى‌ترسم، بلکه از فزون‌خواهى و تفاخر به زیاد داشتن براى شما نگرانم.[۱۲]

قرآن و احادیث گهربار معصومین (ع) رفتارهای نابهنجاری همچون «تفاخر» را ناشی از جهل و عدم اعتقاد قوی به معاد و توحید حقیقی می‌دانند. در حقیقت ضعف و عدم رشد شخصیتی زمینه‌ساز بروز چنین صفات رذیله‌ای درون فرد می‌شود.

آیات و روایات فراوان دیگری نیز در خصوص مذمت ثروت‌اندوزی و فخرفروشی وجود دارد که در این نوشتار نمی‌گنجد، اما به‌طور کلی با توجه به معانی و تفاسیر نورانی این آیات و روایات، چند نکته‌ی اصلی استخراج می‌گردد:

– دین اسلام همواره به تلاش و کوشش برای کسب معاش توصیه کرده و با کسب ثروت مخالف نیست، اما به شرطی که اولاً از راه حلال کسب شود، ثانیاً ثروت زیاد انسان را از یاد خداوند غافل نکند، ثالثاً در حد نیاز و به‌طور متعارف از نعمت‌ها و امکانات مادی بهره ببرند و بقیه را به نیازمندان انفاق نماید؛ چراکه خداوند حق فقیران را در اموال ثروتمندان قرار داده است.
– اسلام به‌شدت به مذمت صفت رذیله‌ی تفاخر پرداخته است و هیچ فردی حق فخرفروشی و تکبر نسبت به دیگران ندارد.

سخن آخر

با توجه به آسیب‌های فراوانی که رواج فرهنگ مصرف‌گرایی در پی دارد، مردم و مسئولین بایستی به‌صورت ریشه‌ای به دنبال حل این معضل باشند که در ذیل به برخی از راهکارها اشاره می‌گردد:

– ضرورت ساده‌زیستی مسئولین: به‌طور معمول مردم از رفتار، منش و سبک زندگی مسئولین جامعه الگو می‌گیرند. امام علی (ع) می‌فرمایند: «الناس علی دین ملوکهم» مردم بر دین حاکمان خویش‌اند. یا به عبارتی مردم مانند حاکمان خود زندگی می‌کنند.[۱۳]

همچنین در حدیث دیگری از معصوم (ع) آمده است: خداوند متعال بر پیشوایان حق واجب کرده که بر خود سخت گیرند و مانند طبقه‌ی ضعیف مردم باشند تا فقر آن‌ها را به ستوه نیاورد و سر از فرمان خداوند نکشند.[۱۴] در نتیجه، مسئولین باید با ساده‌زیستی خود، الگوی مصرف اسلامی را به مردم معرفی کرده و از اسراف و تبذیر خودداری نمایند.

– نظارت و مبارزه با فساد مالی: دولت موظف است تا با نظارت دقیق بر اموال صاحبان ثروت از سوءاستفاده‌ی افراد از منابع عمومی کشور جلوگیری نماید و با ثروت‌های بادآورده‌ای که از منابع نامشروع به دست می‌آید مبارزه کند.

– وضع مالیات بر کالاهای لوکس غیرمتعارف: همان‌طور که ذکر شد، اسلام با مصرف در حد اعتدال مخالفتی ندارد؛ تا جایی که ثروت برای فرد تبدیل به ارزش نشود و وی را غرق در تجملات نکند و به زندگی مترفانه[۱۵] روی نیاورد. امام صادق (ع) می‌فرمایند: ثروت از آن خداست و او آن را نزد بندگان خود امانت گذاشته و دستور داده است که از آن در حد متعارف بخورند و بیاشامند و لباس تهیه کنند و ازدواج کنند و برای سواری از آن استفاده کنند و با بقیه‌ی آن به مؤمنان نیازمند کمک کنند. بنابراین کسی که در هر قسمت از آن، از حد معمول تجاوز کند و بیشتر مصرف کند، مرتکب گناه شده است و آنچه زیادی خورده یا آشامیده یا پوشیده یا در امر ازدواج و سواری صرف کرده، حرام است.[۱۶] دولت می‌تواند با وضع مالیات بر مصرف کالاهای لوکس مترفانه، با این فرهنگ مبارزه کند و منابع را به سمت درستی هدایت نماید.

– و اما درمان صفت رذیله‌ی تفاخر تنها با ایمان قلبی به معاد، تفکر در حسابرسی قیامت، تفکر در قدرت خداوند و پی بردن به ضعف و ناتوانی خود، انفاق به دیگران و به تبع آن حاکم شدن سبک زندگی اسلامی در زندگی میسر می‌شود.

پی نوشت ها:

[۱]. چاووشیان، طبقه‌ی اجتماعی تا سبک زندگی رویکردهای نوین در تحلیل جامعه‌شناختی هویت، ص ۵.
[۲]. سبک زندگی و هویت اجتماعی جوانان، رحمت‌آبادی، الهام و آقابخشی، حبیب، فصلنامه‌ی علوم اجتماعی.
[۳]. همان.
[۴]. به نقل از مهدوی‌کنی، دین و سبک زندگی، ص ۱۷۷.
[۵]. خداوند در سوره‌ی تکاثر، عمل افرادی که با داشته‌های مادی خود به دیگران فخر می‌فروشند را ناشی از عدم اعتقاد به معاد می‌داند.
[۶]. سوره‌ی مبارکه‌ی نساء، آیه‌ی ۳۶.
[۷]. سوره‌ی مبارکه‌ی لقمان، آیه‌ی ۱۸.
[۸]. سوره‌ی مبارکه‌ی حدید، آیه‌ی ۲۳.
[۹]. التمحیص، ص ۴۸.
[۱۰]. کافی، ج ۲، ص ۴۹۷.
[۱۱]. اصول کافی، ج ۲، ص ۳۱۲.
[۱۲]. میزان‌الحکمه، ج ۱۱.
[۱۳]. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج ۱۰۲، ص ۷.
[۱۴]. اصول کافی، ج ۳، ص ۴۱۰.
[۱۵]. مترف کسی است که در فراخی نعمت به سر می‌برد و از لذت‌های دنیوی و امکانات مصرفی زیاد بهره‌مند است.
[۱۶]. بحارالانوار، ج ۱۰۳، ص ۱۶.

درباره admin