علیرغم اینکه حمایتهای مهمی و قابل توجهی از نقش مواجههدرمانی به عنوان یک درمان اثربخش برای اختلال استرس پس از ضربه در بین جمعیتهای گوناگون منجمله کهنهسربازان وجود دارد اما بهرحال اطلاعات تجربی کمی در زمینه چگونگی پاسخ کهنهسربازان جنگهای مختلف به مواجههدرمانی وجود دارد. بر این اساس پرسشها درباره اثربخشی مواجههدرمانی در درمان کهنهسربازان مبتلا به PTSD در دورههای مختلف همچنان مطرح میباشند. چنین پرسشهایی، دارای پیامدهای مهمی برای اشاعه درمانهای مبتنی بر شواهد، رشد و توسعه درمان و سیاستهای درمانی میباشند. مطالعه حاضر به بررسی پیامدهای درمان در بین ۱۱۲ نفر از کهنهسربازان جنگ ویتنام، اولین جنگ خلیخ فارس و جنگها در افغانستان و عراق میپردازد. همه آزمودنیها تشخیص PTSD را داشتند و در درمان مواجههدرمانی طولانیمدت ثبتنام نموده بودند. کهنهسربازان هر سه گروه، بهبودهای معناداری را در نشانههای PTSD نشان دادند، کهنهسربازان جنگ ویتنام و عراق و افغانستان به طرز مشابهای به درمان پاسخ نشان دادند. کهنهسربازان جنگ خلیج فارس، به همان میزان و درجهای که کهنهسربازان دو دوره دیگر به درمان پاسخ داده بودند، آنها پاسخ ندادند. پرسشها و مسائل مربوط به درمان مبتنی بر شواهد برای کهنهسربازان دورههای زمانی مختلف مورد بحث قرار گرفته است.
دیدگاهتان را بنویسید